سیزدهمین نشست همایش بین‌المللی نظامی پژوهی در دانشگاه تبریز برگزار شد

۲۰ اسفند ۱۴۰۲ | ۱۱:۰۴ کد : ۲۱۶۸۴ اخبار تصویری
تعداد بازدید:۲۷۴

سیزدهمین نشست همایش بین‌المللی نظامی پژوهی تحت عنوان «نشست آذربایجان و نظامی» با حضور جمعی از اساتید، محققان و دانشجویان زبان و ادبیات فارسی در تالار خاقانی دانشکده‌ی ادبیات فارسی و زبان های خارجی دانشگاه تبریز برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه تبریز، دکتر باقر صدری‌نیا عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز طی سخنانی با محوریت «نظامی گنجوی و نظامی قارامانلی» اظهار کرد: تاکنون سه نسخه دیوان نظامی گنجوی توسط مرحوم وحید دستگردی، استاد نفیسی و استاد زنجانی به چاپ رسیده است که استاد زنجانی تلفیقی از دو نسخه‌ی قبلی به علاوه‌ی هفت شعر ترکی را از کتابخانه‌ی خدیو مصر به چاپ رسانده است. این هفت شعر که در کتابخانه‌ی خدیو مصر موجود است، توسط استاد زنجانی به نظامی گنجوی منتسب شده است و علت این موضوع تخلص عنوان «نظامی» در این اشعار است و چون استاد زنجانی تنها نظامی گنجوی را می‌شناختند، این اشعار را به نظامی گنجوی منتسب کرده است.

«نظامی گنجوی و نظامی قارامانلی»

وی ادامه داد: از طرفی نیز یک محقق ترکیه‌ای 50 سال قبل دیوان نظامی قارامانلی  را جمع آوری و در دانشگاه ارزروم آنکارا منتشر کرد.

این استاد دانشگاه تبریز یادآور شد: به لحاظ سبک‌شناسی، اشعار نظامی قارمانلی نمی‌تواند متعلق به نظامی گنجوی باشد و اشعاری که استاد زنجانی در نسخه‌ی چاپ شده منتسب به نظامی گنجوی کرده، درواقع متعلق به نظامی قارمانلی است. البته استاد زنجانی فردی بی‌ادعا، مهربان و خوش قلبی بود و معتقد بود که این هفت شعر متعلق به نظامی گنجوی است و ما نیز خوشحال می‌شدیم که این شاعر پرآوازه، اشعار ترکی نیز داشته باشد اما در حقیقت نظامی گنجوی حتی یک بیت شعر ترکی نیز نسروده است و با وجود اینکه همسر نظامی گنجوی ترک زبان بود، زبان مادری او ترکی نبود.

وی تاکید کرد: اگرچه نظامی گنجوی آشنا به زبان ترکی بود، اما دلایل زیادی وجود دارد که کفه‌ی ترازوی غیرترکی بودن اشعار نظامی گنجوی را سنگین‌تر می‌کند.

دکتر صدری‌نیا با بیان اینکه همه‌ی اشعار نظامی قارمانلی در نسخه‌ی چاپ شده در دانشگاه آنکارا موجود است، گفت: نظامی قرامانلی سال ۸۳۹  در قونیه به دنیا آمد و بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی به دلیل علاقه‌ی شدید به شعرای ایرانی، به ایران می‌آید و حتی در سه زبان فارسی، عربی و ترکی شعر سورده است برخی از اشعار شاعران بزرگ ایرانی را به ترکی ترجمه کرده است و با توجه به دلبستگی شدید به نظامی گنجوی، تخلص نظامی را انتخاب کرده بود و همین موضوع زمینه‌ی اشتباه را برای برخی از محققان فراهم آورده است.

وی افزود: موارد متعددی در طول تاریخ وجود دارد که به دلیل داشتن اسم واحد، اشعار به معروف‌ترین شاعر نسبت داده شده است که از جمله می‌توان به عطار نیشابوری، حسین هلاج، حسین خوارزمی و نظامی اشاره کرد و لذا انجام تحقیقات جدی در خصوص دیوان نظامی لازم است.

سیمای اسکندر در اسکندرنامه‌های فارسی دوره‌ی اسلامی

عضو هیأت علمی گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تبریز نیز طی سخنانی با موضوع «سیمای اسکندر در اسکندرنامه‌های فارسی دوره‌ی اسلامی» اظهار کرد: تصویری که از اسکندر بسان جنگجویی دلیر، شهریاری دادگر، حکیم و پیامبر در ادبیات ایران ارائه شده است، صرفاً به ادبیات دوره‌ی اسلامی و آثار و نوشته‌های ایرانیان مسلمان محدود می‌شود.

دکتر چنگیز مولایی ادامه داد: چنین تصویری یکسره مأخوذ از منابع بیگانه، نظیر زندگینامه‌ی یونانی اسکندر از کالستین دروغین، مواد حبشی، سریانی و عربی مربوط به سرگذشت افسانه‌ای اسکندر فولکلور و افسانه‌های اسلامی و مواد قرآنی بود. مؤلفان مسلمان ایرانی به پیروی از این منابع، اسکندر را تجلیل کرده و بزرگش داشتند. برعکس تصور و دیدگاه ایرانیان زردشتی، مبتنی بر منابع بومی ایران بود و آنان اسکندر را محکوم می‌کردند که کتب مقدس آنان را بسوخت، آتشکده‌ها را ویران کرد و روحانیان و موبدان را بکشت.

وی یادآور شد: در حالی که مؤلفان مسلمان اسکندر را قهرمان ایده آل و مطلوب داستان‌های خود معرفی می‌کردند، ایرانیان زردشتی او را دشمن ملعون ایزدان و عامل اهریمن طرد کردند و نام او را در ردیف دشمنان ملی خود قرار دادند. علاوه بر ادبیات، این نگاه منفی به اسکندر قرن‌ها در فرهنگ عامه‌‎ی زردشتی نیز دوام آورد. قرن‌هایی که در طول آن مورخان مسلمان ایرانی و مؤلفان قصص، تصویری کاملاً متفاوت از اسکندر پدید آوردند.

این استاد دانشگاه تبریز افزود: نظامی بر اساس روایاتی که در اصل مبتنی بر منابع یهودی مسیحی و پهلوی بوده، اسکند را در شرفنامه به‌عنوان جنگجو و شاه و در اقبال نامه یا خردنامه اسکندری به عنوان حکیم و پیامبر معرفی می‌کند. جامی در خردنامه‌ی اسکندری که آن را به اقتضای اقبالنامه نظامی سروده و به گزارش حدیث زندگی اسکندر به عنوان حکیم و پیامبر تخصیص داده است تنها معدودی از داستانهای متعلق به کالستین دروغین را ذکر می کند.

وی افزود: اسکندرنامه‌های پارسی برای توجیه فتح ایران به دست اسکندر دارا را شاهی ستیزه‌گر معرفی می‌کنند که بدون توجه به پند و نصیحت بزرگان و نجبا با باج خواهی از اسکندر، آغازگر خصومت و دشمنی ها است.

دکتر مولایی یادآور شد: فتوحات نظامی تنها چیزی نیست که اسکندر در لشکرکشی‌های خود به دنبال آن است، بلکه او در پی دیدن عجایب و شگفتی‌های جهان نیز هست. این میل شدید و علاقه برای سفرهای اکتشافی مشخصه اسکندر است، حتی در نقش پیامبری که خداوند او را برای راهنمایی و هدایت مردمان سرزمینهای دور دست مبعوث کرده است.

وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: اگرچه مؤلفان داستان اسکندر در گزارش خود از بن مایه محیر العقول بهره می‌گیرند و در توصیفات اشیاء و اماکن شگفت و خارق العاده به وجد می‌آیند، اسکندر را به خاطر امیال و آرزوهایش برای دیدن آنچه که، به قولی فراتر از توان آدمی است سرزنش می‌کنند.

وی ادامه داد: تصور مسلمانان از اسکندر، به‌عنوان فرد مؤمنی که در راه دین جهاد می‌کند و به مقام نبوت می‌رسد، مبتنی بر روایات قرآنی( سوره‌ی کهف، آیات 82 به بعد) است که در آن از ذوالقرنین نبی یاد و ساختن سد در برابر یأجوج و مأجوج، سفر به محل طلوع و غروب خورشید به او نسبت داده شده است. نام اسکندر در سوره‌ی مذکور نیست. اما مفسران قرآن درکل، ذوالقرنین را اسکندر کبیر می‌دانند و مؤلفان اسکندرنامه‌ها اعمال و کارهایی را به او نسبت می‌دهند که در قرآن، آن‌ها را ذوالقرنین انجام داده است. علاوه بر این، مؤلفان اسکندرنامه‌ها، همچنین به مجموعه‎‌هایی از افسانه‌های اسکندر دست یافته و ان‌ها را در آثار خود درج کرده بودند.

عضو هیأت علمی گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تبریز  خاطرنشان کرد: علی‌رغم نقش متعالی‌تر اسکندر به‌عنوان حکیم حامی بشریت شاه غازی و پیامبر، او در داستان‌های فارسی اساساً جنبه‌ی بشری خود را حفظ می‌کند.

وی افزود: احتمالاً راز محبوبیت اسکندرنامه‌ها جذبه‌ی قهرمانی بود که بین مرد و ابر مرد تعادل برقرار می‌کرد. اسکندر تجسم آرزوهای خودآگاه یا ناخودآگاه پردازندگان داستان و مخاطبان آنها شد. او جوان خوش سیما، قوی، بلند همت قدرتمند، خردمند فرهیخته دارای عطش سیری‌ناپذیر برای دانش و آگاهی و ماجراجویی، دارای شکوهی غیر قابل قیاس با اقران و به طور خلاصه مجموعه هر آن چیزی شد که مرد آرزو داشت داشته باشد. بدین سان بود که اسکندر به عنوان مرد خدا پیامبر جنگجو و پرخاشگر شاه و عاشق بر دوگانگی جسم و روح و این جهان و آن جهان برتری یافت.

نگاهی به اَعلام مربوط به آذربایجان در آثار نظامی

دیگر عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز نیز با بیان اینکه نظامی ذاتا داستان پرداز است و منظومه‌های داستانی در ادب فارسی به وسیله‌ی او به غایت کمال خود دست یافته است، اظهار کرد: یکی از بارزترین ویژگی‌های نظامی که مرز او را در عرصه‌ی هنرمندی و هنر آفرینی از دیگران متمایز می‌سازد، تنوع زائر در آثار اوست که چهار دسته‌ی حکمی و عرفانی عاشقانه تمثیلی و حماسی را در بر می‌گیرد.

دکتر محمد خاکپور ادامه داد: او به تناسب هر یک از این چهار نوع ادبی که اغلب به شکل داستانی و روایی در آثار او تجلی یافته است به آرایش دیگر گونه و شخصیت آفرینی متمایزی دست می‌برد که می‌توان آن را یکی از رازهای ماندگاری و شکوهمندی منظومه‌های او دانست.

وی افزود: صفات و ویژگی‌هایی که او برای افراد و نام‌های داستان‌های خود در نظر می‌گیرد، همگی از یک جنس نیستند؛ به تعبیر دیگر نبوغ و استعداد فطری او موجب می‌شود ما در اسکندرنامه با اَعلامی مواجه شویم با نام‌های موجود در سایر آثار او متفاوت باشد. این اختلاف در افراد، نام‌ها، صفات و خصال آنان نه تنها در دو منظومه‌ی عاشقانه‌ی لیلی و مجنون و خسرو و شیرین به رغم اشتراک در نوع ادبی دیده می‌شود بلکه در بخش اول اسکندرنامه (شرف‌نامه) و بخش دوم آن ( اقبال‌نامه) نیز به دلیل فضای حاکم بر داستان و اقتضای نوع ادبی به وضوح مشهود است؛ به طور طبیعی در هفت پیکر و مخزن الاسرار این تمایز و شکاف بیشتر و بیشتر خواهد بود. اختلاف و دیگرگونگی صفات و طرز بیان در انواع نام‌ها از قبیل اساطیری، تاریخی، جغرافیایی، داستانی و... نکته‌ی حائز اهمیتی است که باید در بوطیقای نظامی مورد توجه قرار گیرد.

دکتر خاکپور تاکید کرد: پژوهش پیرامون نام‌های موجود در خمسه حکیم نظامی یکی از تحقیقات بایسته و شایسته است؛ چون از این طریق فهم بخشی از هنرنمایی نظامی و دریافت معنا و مفهوم اشعار او و پی بردن به نوع رویکرد و کارکرد هنری سروده‌های او بهتر نمایان می‌شود.

وی ادامه داد: با توجه به تنوع انواع ادبی در آثار نظامی و حجم نسبتا بالای اشعار او نام‌های مختلف و متنوعی از حوزه‌های گوناگون اساطیری، تاریخی، جغرافیایی داستانی و تخیلی و.... در اشعار او به کار رفته است. بخشی از خلاقیت‌های نظامی با نام‌های مورد استعمال در آثار او گره خوردگی دارد.

وی همچنین گفت: او به دلیل آگاهی به چند و چون داستان‌های خود، سعی دارد اَعلامی متناسب با آن‌ها را با زبان و بیان سازگار با هر منظومه و داستانی به کار برد. همچنین حکیم نظامی با تعمد ویژه ای، از آرایش متفاوتی برای هر کدام از قصه های خود بهره برده است و به موازات آن آراستن، به اعلام در خور آن نیز توجه کرده است. بنابراین با بررسی و روشن کردن هویت نام‌های آثار نظامی می‌توان بخشی از گره‌های شعر او را گشود و نیز نوع رویکرد شاعر به این اعلام را تشخیص داد.

عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز  در خاتمه اظهار کرد: تنوع ژانر، متفاوت بودن نوع آرایش و قصه پردازی در هر یک از ژانرها گسترش واژگان، ترکیبات تازه تصاویر بدیع (استعاره ها، تشبیهات مجازات و کنایات نوظهور امثال و حکم ارجاعات برون متنی متعدد، معناگریزی و ابهام هنری از برجسته‌ترین مختصات خمسه نظامی محسوب می‌شوند.


نظر شما :