برگزاری برنامه های مختلف بهمناسبت هفتهی پژوهش در دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی؛
بهرههای قرآنی حافظ در تصویرسازی
جلسات سخنرانی تخصصی دانشکدهی دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی بهمناسبت هفتهی پژوهش برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تبریز، همزمان با هفتهی پژوهش، جلسات سخنرانی تخصصی دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی با حضور اساتید و دانشجویان این دانشکده برگزار شد.
سنجش آموزش محور
سخنرانی دکتر نوا نورداد استادیار گروه آموزشی زبان و ادبیات انگلیسی دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی با موضوع «سنجش آموزش محور» یکی از برنامههای این دانشکده در هفتهی پژوهش بود.
دکتر نورداد با بیان اینکه امروزه هدف سیستمهای آموزشی موفق، پرورش دانش آموختههای کارآمد با توانایی پاسخگویی به نیازهای جامعه است، اظهار کرد: با توجه به سرعت رشد دانش بشری و محدودیت محفوظات ذهنی، عدم توجه به مهارتهای مورد نیاز جامعه منجر به دور شدن از مفهوم اصلی تعلیم و تربیت میشود.
وی ادامه داد: تنها راه ممکن برای تقویت هر جامعهای، پرورش و تربیت مکفی افراد آن جامعه با تجهیز آنها به مهارتهای سطح بالای حل خلاقانه مسئله، تفکر انتقادی و خودکفایی علمی جهت کسب و تولید دانش بهروز می باشد.
استادیار گروه آموزشی زبان و ادبیات انگلیسی دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: نظام آموزشی کارآمد باید رویکردهای نوینی را در سطح آموزش و سنجش بکار گیرد؛ زیرا شیوهها و روشهای آموزش و سنجش پاسخ محور و منفعل سنتی، محدود به سطوح پایین یادگیری و تفکر بوده و پاسخگوی نیازهای جامعه نخواهد بود.
وی همچنین یادآور شد: علیرغم سنجشهای آموزش محور پیشین، سنجش فراگیر محور با تاکید بر سنجش فرایندی، عملکردی و تحول آفرین شیوههای کاربردی جهت تغییر نظام آموزشی به سیستمی پویا در راستای تقویت مهارتهای مورد نیازهای جامعه میباشد.
دکتر نورداد در خاتمه اظهار کرد: در چنین رویکردی، آموزش و سنجش همچون دو روی یک سکه تفکیک ناپذیر بوده و در کنار هم فراگیر را تبدیل به فردی فعال، متفکر، و خودکفا میکند تا او بیاموزد چگونه مستقل از نظام آموزشی به یادگیری مادام العمر پرداخته و مهمتر از آن چگونه دانش خود را در شرایط دشوار و ناآشنای جدید بطور عملی به کار گیرد. تنها در این صورت است که سنجش در نظام آموزشی موفق به پرورش نیروی انسانی توانمند و خودکارآمد می گردد.
بهرههای قرآنی حافظ در تصویرسازی
دکتر ابراهیم اقبالی دانشیار گروه آموزشی زبان و ادبیات انگلیسی دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی نیز یکی دیگر از سخنرانان هفتهی پژوهش در این دانشکده بود که در موضوع «بهرههای قرآنی حافظ در تصویرسازی» مطالبی را ارائه کرد.
دکتر اقبالی با بیان اینکه حافظ، حافظ قرآن است، اظهار کرد: حافظ در موارد متعددی در اشعار خود به این نکته اشاره کرده است «عشقت رسد به فریاد ارخود بهسان حافظ/ قرآن زبر بخوانی در چارده روایت»، حافظ از آیات قرآنی در پدید آوردن تصاویر شعری نظیر تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه بهره میبرد.
دانشیار گروه آموزشی زبان و ادبیات انگلیسی دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی ادامه داد: ویژگی برجستهی حافظ در این مورد که او را از شاعران دیگر متمایز میسازد، استفاده از آیات قرآنی در اشعار طنزآلود خویش است: «محتسب خم شکست و من سر او/ سنّ بالسن و الجروح قصاص»
پارادایم بدنمندی و بازتعریف زیستیِ ترجمه
سخنرانی دکتر سید سجاد زعفرانچیلر با موضوع «پارادایم بدنمندی و بازتعریف زیستیِ ترجمه»، یکی دیگر از برنامههای دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی بهمناسبت هفتهی پژوهش بود.
دکتر زعفرانچیلر در این خصوص گفت: در انگارهی کلاسیک، کار ترجمه غالبا به عنوان فرایندی بیناذهنی بین مترجم و مولد محصول زبانیِ مبدأ (اعم از متن یا کلام شفاهی) تلقی می شد.از نیمه ی دوم قرن بیستم اما و به ویژه با استقلال ترجمه شناسی به عنوان شاخه علمی و همچنین ورود شاخه های مهمی همچون انسان شناسی و عصب شانسی به این علم، توجه روز افزون و پربار به محل وقوع کنش ترجمانی، یعنی بدن مترجم معطوف گردید. آنچه از یافته های علمی و تاریخی به دست آمد این بود که ترجمه صرفا باز تولید کار ذهنی نویسنده/گوینده توسط مترجم نبوده و در ترجمه های اصیل و عمیق، بدن مترجم در ساحت هایی فراذهنی اعم از حسی، روحی، روانی، شناختی و... اقدام به باز زیستِ زیسته های بدن فاعل مبدأ می کند. به عبارتی، تعریف کلاسیک بیناذهنی ترجمه جای خود را به تعریف جدید بنیابدنی داد. این روکرد فراذهنی به ترجمه در واقع حرکتی به سمت خروج ترجمه از انحصار زبانِ انسانی بود که با ورود زیست نشانه شناسی به این مجال و کشف مکانیزم های ترجمانی میان ـ گونه ای در بین فاعل های غیر انسانی، این سوال را مطرح کرد که آیا تصویر جدیدی که از ترجمه در حال ظهور است، به طور کلی، تصویری زیستی و نه لزوما فرهنگی و بین انسانی است؟
بازنمود اپیدمی در ادبیات فرانسه
دکتر مرضیه بلیغی استادیار ادبیات فرانسه و تطبیقی دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی: در طول تاریخ ادبیات، بیماریهای همه گیر منبع الهام تمام نشدنی برای نویسندگان جهان بوده است و آثار بسیار زیادی در این زمینه خلق شده اند به نحوی که بنظر میرسد گونه ی ادبی "داستانهای اپیدمی" شکل گرفته است که محدود به بازه ی زمانی خاص و یا مکتب ادبی مشخصی نیست. خلق این آثار از یونان باستان آغاز شده، در قرن بیستم به اوج خود میرسد و با توجه به تجربه ی اخیر از کووید 19 انتظار میرود همچنان سیر و روند خود را طی کند.
بررسی نمونه های مختلف این دسته از آثار مؤید این مطلب است که آنچه برای نویسندگان قابل توجه است، بیشتر ماهیّت شرّ و شوم بیماریست که شرایطی متفاوت و دردناک برای انسان ایجاد میکند و او را در تگنای زیستی قرار میدهد، محدودیتهایش را متذکر میشود و در عین بیرحمی او را به انزوا میکشاند. در حقیقت، اپیدمی نمود دیگری از شرّ و بدی است که رهایی از آن، مبارزه ای فردی و جمعی میطلبد. این گونه آثار ادبی یا ارزش مسنتد دارند و یا با تکیه بر جنبه قهری و قضا و قدری طبیعت نگاشته میشوند و گاهی نیزظهور آن به عنوان مجازات و عقوبت گناهان افراد جامعه تلقی میشود، ولی عمده ی آنها، دارای وجهی نمادین و سمبلیک هستند و جزء داستانهای تمثیلی محسوب میشوند که در آن نویسنده بعضی نظرات و نقدهایش را به طور غیر مستقیم بیان میکند و این خواننده است که در تولید معنای آنها نقشی فعال ایفا میکند و خود باید به مفهوم پنهان و مورد نظر نویسنده دست یابد.
پدیدارشناسی امر متعال
دکتر محمود صوفیانی استادیار دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دیگر سخنران هفتهی پژوهش این دانشکده بود که در موضوع «پدیدارشناسی امر متعال» به ارائهی مطلب پرداخت.
دکترصوفیانی در این خصوص گفت: پدیدارشناسی حوزه ای است که به امر پدیدار و آشکار میپردازد. اما امر متناهی یا امر نامتناهی به سادگی نمیتواند برای انسان آشکار شود. با اینحال این امر پنهان و ناآشکار شرط امور پدیدار و آشکار است و از این حیث میتوان به نوعی از آشکارگی ذاتی آن سخن به میان آورد و خود آن را تحت نگاه پدیدارشناسانه قرار داد.
وی ادامه داد: تاریخ فلسفه از منظری عمیق و درست در حقیقت شرح و توصیف نحوه ظهور و خودآشکارگی همین امر متعال و نامتناهی است که معمولا آن را با اصطلاح "حقیقت" یا "وجود" بیان میکنیم. در دوره مدرن پدیدارشناسی با فلسفه های کانت و هگل آغاز می شود و در دوره معاصر با فلسفه های هوسرل و هایدگر به کمال میرسد.
علوم انسانی، دانشگاه و جامعه: تعاملات و چالش ها
یکی دیگر از برنامههای دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی در بهمناسبت هفتهی پژوهش، سخنارنی دکتر مسعود یعقوبی استادیار این دانشکده در موضوع «علوم انسانی، دانشگاه و جامعه: تعاملات و چالش ها» بود.
دکتر یعقوبی با بیان اینکه دانشگاه به مثابه نهاد مدرن، مجموعه ای انسانی، فرهنگی و اجتماعی است که در تعامل مستمر و اثرگذاری بر و اثرپذیری از جامعه قراردارد، اظهار کرد: این تعاملات در جامعه ایرانی با پیشینه فرهنگی تاریخی، پیش زمینه سنتها و ماهیت جامعه در حال گذار از سنت به تجدد دارای ابعاد گسترده است.
وی افزود: از سوی دیگر با ظهور مرجعیتهای نوین در دنیای شبکه ای کنونی، مرجعیت اجتماعی و فرهنگی دانشگاه با تهدیدات جدی مواجه گردیده است. ساختار دانشگاه و بافت احاطه کننده فرهنگ سیال کنونی نیاز به بازتعریف رسالت این نهاد موثر را بیش از پیش برجسته مینماید.
دکتر یعقوبی در این سخنرانی به بررسی ابعاد تاثیر و جستجوی چارچوبها و مفاهیم نوین در این پیوند را مورد واکاوی قرار داد.
نظر شما :